آسیب شناسی تفاسیر روزآمد
فصل اول: فهم زمان مند قرآن
بخش نخست: فهم قرآن و تحول آن
فهم قرآن از دریچة زمان
قرآن کریم با دست اعجاز الهی به گونهای تنظیم شده است که معارف نورانی آن تا پایان جهان، زندگی بشریت را فروغ میبخشد. جاودانه بودن این منبع معرفت، موجب می شود که انسانها هماره در درک و فهم آن بکوشند.
دریافت فیض قرآنی از نظر کمی و کیفی در هر زمان رو به فزونی است. با شکوفاتر شدن فطرت انسانی و نیرو گرفتن ابزار عقل و علم، فهم قرآن شکوفاتر میشود و نه تنها یافتهها از کتاب الهی فزونی میگیرد که فهمهای گذشته نیز ژرفتر و پرفروغتر میگردد[1]. این نشان میدهد که زمان و مکان که به تعبیر امام خمینی(ره) دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند[2] بر فهم عمومی و فقهی از قرآن تأثیر میگذارد و در کشف مدلولات آیات نقش به سزایی ایفا میکند. البته باید توجه داشت که هر پیرایهای به نام زمان و اقتضائات آن، بر فهم بسته نشود. به باور ابن سینا از آنجا که هر دورهای مقتضیات خاص خود را دارد، ضروری است که در هر عصر و زمانی، گروهی متخصص و عالم به کلیات اسلامی و عارف به مسائل و پیشامدهای زمان، عهدهدار فهم مسائل جدید اسلامی از کلیات دین شوند[3].
ناگفته خود پیداست که روح زمانه روح روشنگری و اصلاح است و در پرتو تحول زمانه و روشنگری آن است که نوسازی سنت امکان مییابد[4]. بیتوجهی به اصل رحمانی تحوّل به درک ناصحیح و ناتمام حقایق الهی میانجامد.
تقدس و کج اندیشی و از تحولات بی خبر ماندن و یا خود را بی خبر نشان دادن، عوام فریبی است، یا قصور در فهم، یا نقص در خداشناسی و توحید و درک مجاری نوامیس[5].
بیشک در حوزة قرآنی، آن کس که از تجربة علمی بیشتری در شناخت خویش و محیط اطراف خود برخوردار است در ابتکار و کشف پیامهای نوظهور آیات تواناتر ظاهر خواهد بود؛زیرا چنین شخصی اشارات و نظارت آیات را نسبت به اوضاع نفسانی و اجتماعی بهتر درک میکند[6]. مجموعة تحولات زندگی بشری خواسته یا ناخواسته بر فضای فکری انسان تأثیر میگذارد و فهم آدمی را از آموزههای دینی و معنوی دستخوش تغییر میکند و اعتقادات و باورهای دینی را رنگی دیگر میبخشد.
[1]ـ جوادی آملی، عبد الله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، چاپ دوم، مرکز نشر اسراء، قم: 1378. ج 1 (قرآن در قرآن)، ص453.
[2]ـ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، چاپ اول، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران: 1368، ج 21، ص 98.
[3]ـ ابن سینا، الهیات شفا، به نقل از مطهری، مرتضی، ختم نبوت، چاپ پانزدهم، انتشارات صدرا، تهران: 1382، ص 70.
[4]ـ ابوزید، نصر حامد، نقد گفتمان دینی، ترجمه حسن یوسف اشکوری و محمد جواهرکلام، چاپ اول، انتشارات یادآوران، تهران: 1383، ص 218.
[5]ـ حکیمی، محمدرضا، ادبیات و تعهد در اسلام، چاپ یازدهم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران: 1379، ص 29 و 30.
[6]ـ نقی پورفر، ولی اللّه، پژوهشی پیرامون تدبّر در قرآن، چاپ اول، انتشارات اسوه، قم: 1371، ص 363.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ